تقلید کورکورانه نسخه غربیان به ایرانی هاست برای به زانو درآوردنشان و ما چه بی خبریم…
این به معنای آزادی نیست خواهرم این بازدید از توست که آزاده.
]]>
عفو و گذشت
آیا انتظار نداریم که دیگران اشتباه های ما را نادیده بگیرند وما را ببخشند؟ یا به ما مهلت و فرصت برای بازسازی و جبران خطاهایمان بدهند؟ به طور مسلم، این خواسته همه ماست. بنابراین، نبایددر برابر اشتباه ها و لغزش های دیگران، انتقام جویی و مقابله به مثل کرد. در واقع، در زندگی اجتماعی، عفو و گذشت لازم است و با عمل به آن دل ها به هم نزدیک تر می شود و پاداش معنوی آن را نیز خداوند بزرگ عطا خواهد کرد. امام علی علیه السلام می فرماید: «فَاعْفوُا ألا تُحِبوُّنَ أَنْ یَغْفَرِ اللّهُ لَکُمْ؛ دیگران را عفو کنید، آیا دوست ندارید خدا شما را عفو کند».
خدای مهربان در قرآن مجید برای تقویت این اخلاق انسانی در جامعه چنین می فرماید:
بشتابید به سوی آمرزش خدا و بهشتی که عرض آن به اندازه آسمان ها و زمین است و آماده شده برای پرهیزکاران؛ همان هایی که ثروت خویش را درهنگام آسایش وناراحتی، در راه خدا انفاق می کنند و غضب خویش را فرو می نشانند و از [خطاهای] مردم صرف نظر می کنند. خدا نیکوکاران را دوست می دارد.
آدمی برای اینکه زندگی اش را با آرامش روحی بگذراند، ناگزیر است از بسیاری ناراحتی های پیش آمده چشم بپوشد و از بازخواست دیگران صرف نظر کند. حضرت علی علیه السلام در توصیه ای می فرماید:
أَغْضِ عَلَی الْقَذَیَ وَ اِلا لَمْ تَرْض اَبَدا.
با خار و خاشاکی که درچشم است، چشم را فرو بند؛ وگرنه هیچ گاه در زندگی خوشحال نخواهی بود.
پیام متن:
1. عفو کردن دیگران، بخشش الهی را به دنبال دارد؛
2. آرامش روحی و رضایت الهی، در پرتو بخشش و عفو دیگران.
برداشت آزاد:
وقتی در همین موضوعات مطالعه می کنم می بینم اکثریت اتفاقات ناگوار زندگی های امروزی ما فراموشی ارزش اخلاقی مهمی همچون عفو و گذشت است که زندگی شخصی و اجتماعی و جامعه امروزی ما را به چالش کشیده است.پس با خودم زمزمه می کنم….. إی من یکم کوتاه بیا
]]>اما ای من و تویی که از قافله جا مانده ایم کجای کار میلنگد….؟؟؟
به این فکر کرده ایم از کی خیانت ها زیاد شده؟؟؟از آنجا که امکانات این مملکت رو هرچند کم و یا زیاد استفاده کردیم و نمکدان رهبری را شکستیم از آن روز است که اموالمان خورده می شود و بدی درحقمان می شود چه آشنا و چه غریبه… ما پشت پا زیاد خورده ایم چون پشت پا زیاد زده ایم.ارزش پدر بیش از اینهاست .
دنیا دار مکافات است هرچه می کشیم از هرآنچیزی است که خود کرده ایم و خود کرده را تدبیر نیست.
]]>باید بغض آلود زمزمه کرد : چه قدر زود احساس ها و افکارهای اخلاقی و انسانی ،انگشت شمار شده اند.
خدایا دوباره نازل کن ، دوباره فریاد زن با آن ساحت قُدسیت” نون والقلم و ما یسطرون".
چیزی و مقصود و منظوری و آن یافته ای که با مشاهده دریافتم این است قلم ها نباید افسار داشته باشد(افساری از جنس پول، تهدید،تعصب و…) آنها مَرکب نیستند، آن قلم ها را ، میزان و برابری با خون شهداست .
]]>
ای خورشید طوس و ای ضامن آهو،ای غریب الغرباء؛
این منم که بی پروا حیای وجودم را کنار گذاشته ام و رودرروی ضریحت که در دلم برپایش کرده ام نشسته ام و اینگونه با پررویی تمام از تو می خواهم ….
می خواهم که مرا آرام کنی آنگونه که حتی مادرم آرامم نکرده ،آخر من از کودک شیرخواره هم عاجزتر شده ام میدانی چرا ؟!چون توان پاسخ گویی به نیازهای درونم را ندارم .می بینی چه زود زانوان غم را بغل کرده ام چرا که این غربت مرا به گل نشانده از اینکه کسی نیست در او بیارامم سخت آسیب پذیر شده ام از اینکه خودم نیستم و از خود بی خود شده ام اینگونه ملول گشته ام این غربت بگونه مرا و افکار مرا به ساحل دور افتاده برده و کشتی امیدم را به گل نشانده؛ ای ضامن آهو می شود ضمانت کنی تا از غریب الغربایی ات مدد بگیرم و از دار غربتی که این گناهان و مادیات مرا به آن برده بیرون بیایم…..
من جا مانده از اربعین نیستم بلکه بدتر از آن من جامانده از اصل خویش و خدای خویشم…
]]>